محل تبلیغات شما

آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد
کاسه ی صبرم از این دیر آمدن لبریز شد

تیر دیوانه شد و مرداد هم از شهر رفت
از غمت شهریورِ بیچاره حلق آویز شد

مهر با بی مهری و نامهربانی میرسد
مهربانی در نبودت اندک و ناچیز شد

بی تو یک پاییز ابرم، نم نمِ باران کجاست؟
بی تو حتّی فکر باران هم خیال انگیز شد

کاش میشد رفت و گم شد در دل پاییز سرد
بوی باران را تنفّس کرد و عطر آمیز شد

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد…

عروس برف زیبا کرده این شب‌ها خراسان را

ای بمیری! لعنتی! کُشتی مرا با شعرهات

من با کسی رازی ندارم مرد و مردانه

پاییز ,باران ,آمدی ,تو ,عاقبت ,رفت ,حالا چرا؟ ,ولی حالا ,قربانت ولی ,به قربانت ,آنقدر دیر

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تور ارمنستان اخبار موبایل Cheryl's style باصفاترین عکس عاشقانه کشکول فرق چت روم کافه گپ/اسیره چت/عسل چت/ناز چت/پرشین چت/گلشن چت/باران چت ceruamafor روانشناسی اخبار خاش